سلام عزيز دلم امروز 4 شنبه 22 ارديبهشته. عصر چهار شنه گذشته يعني 15 ارديبهشت رفتيم يزد خونه عمه جان. صبح جمعه با هم رفتيم مهريز پارك طاووس.اونجا كلي اب بازي كردي. فقط هوا گرم بود. بعضي وقتا غر ميزنم و ميگم كاش تو شهر بزرگتري بوديم مثلا" مركز استان يا يزد، اما وقتي ميرم و شلوغيها و .... رو مي بينم هزار بار شكر خدا رو ميكنم كه تو شهر به نسبت خوش اب و هوايي زندگي مي كنم. ديروز مرخصي گرفتم و همراه بابا رفتيم براي رگلاژ ماشين. منم رفتم تا براي شما لباس بخرم. متاسفانه لباس خوبي گيرم نيومد. فقط دو تا شلوارك برات گرفتم . عصر هم هوا باروني شد و بعضي جاها سيلاب راه افتاد. از جمله فيدكو . ما خيلي نگران بابا جون و مامان جون شديم آخه اونجا بود...